در این مقاله قصد داریم نگاهی به اولین بازیهای ساخته شده در ایران بیندازیم. آن دورانی که اولین بازیهای ایرانی ساخته شدند، خیلی از گیمرهای امروزی هنوز متولد نشده بودند و بعضی از شما عزیزان همسن و سال خودمان بودید و خاطرتان هست چه شوق و ذوقی برای تجربه «اولین بازیهای رایانهای» نشان میدادیم. البته بیشتر بازیهای آن زمان اشکالات و نواقص فراوانی داشتند که خیلی زود، ذوقمان را کور میکردند. بازیسازان قبل از انتشار تبلیغات مبالغه آمیزی انجام میدادند ولی بعد از اجرا، گویی بازی متفاوتی را روی سیستم خود نصب کرده بودیم که هیچ نشانی از آن تصاویر پر رنگ و لعاب تبلیغاتی نداشت.
برای اینکه به مرور بازیهای خاطره انگیز ایرانی بپردازیم و چندتای آنها را خدمتتان معرفی کنیم، بهتر دیدیم که این بازیها را به دو دهه ۷۰ و ۸۰ تقسیم کنیم. چراکه بعد از دهه ۹۰، بازیهای منتشر شده برای مخاطبان آشنا بوده، توسط بسیاری از گیمرها بازی شدهاند و در رسانههای گیم کشور (از جمله خودمان) مطالب و نقد و بررسی آنها پیدا میشود. پس میرویم تا با اولین بازیهای «ایران ساخت» آشنا شویم.
بازیهایی که ساخته شدند ولی دیده نشدند (دهه ۷۰)
لازم است توضیحاتی مقدماتی و خلاصه درباره شروع بازیسازی در ایران خدمتتان عرض کنم. در ابتدای مسیر تولید بازی در ایران و زمانی که هنوز بازاری برای فروش این بازیها شکل نگرفته بود (البته هنوز هم در سال ۱۴۰۲ بازار فروش بازیهای رایانه شخصی چنگی به دل نمیزند) و مخاطب چندانی هم برای خرید این بازیها وجود نداشت، تعدادی بازیساز شروع به ساخت بازی با هزینه شخصی یا سازمانی برای سیستم عامل DOS مایکروسافت کردند که «شکارچی تانک» و «علی بابا» از جمله این بازیها هستند. شخصاً شکارچی تانک را در سالهای اخیر دریافت و با شبیهساز بازی کردم که یادآور بازیهای کنسولهای قدیمی مانند سوپر نینتندو و سگا جنسیس بود.
تا قبل از دهه ۸۰ تقریباً اثری از انتشار بازی و رسیدن محصول به دست عموم مردم نبود. بازیهای ساخته شده در دهه ۷۰، دوبعدی و انگشتشمارند و میتوان گفت به هیچ عنوان بین مردم شناخته یا بازی نشدند. عناوین دیگری هم در این دهه ساخته شدهاند که به دو دلیل «عدم تجربه شخصی» و «نبود اطلاعات کافی»، از معرفیشان صرف نظر میکنم.
علی بابا و چهل دزد بغداد (ساخته: ۱۳۷۴)
علی بابا یک بازی در سبک شاهزاده ایرانی است. گفته میشود این «اولین بازی ویدیویی» است که در ایران ساخته شده و بر اساس داستان علی بابا و چهل دزد بغداد است.
بعد از اینکه آنها یک الماس گرانبها را از دهکده او میدزدند، علی بابا وارد مخفیگاه یک باند راهزن میشود. در آنجا او باید پازلها را حل کند، مراقب تلههای مرگبار باشد و نگهبانان را شکست دهد تا الماس دزدیده شده را پس بگیرد.
شکارچی تانک (ساخته: ۱۳۷۵)
شکارچی تانک محصول شرکت حُنَفا است که از افراد شناخته شده آن میتوان به سید علی سیداف اشاره کرد. این بازی با حمایت «سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی» در سال ۱۳۷۵ ساخته شده است.
بازیکن در نقش یک رزمنده دفاع مقدس آرپیجی به دست گرفته و تانکهای دشمن را یکی پس از دیگری منهدم میکند. میزان سلامتی و امتیاز بازیکن روی صفحه (HUD) نمایش داده میشود. در پایان و پس از موفقیت، امتیاز کل، درصد کارایی، درصد مهارت و درصد توانایی بازیکن نمایش داده میشد. بازی دارای گرافیک مناسبی بوده که همراه با یک موسیقی زمینه، حال و هوای جبهههای جنگ را به خوبی منتقل میکند. از ویژگیهای خوب شکارچی تانک، فارسی بودن تمام منوها و متون آن بود.
اولین بازیهای ایرانی که راهی بازار شدند (نیمه اول دهه ۸۰)
برای امثال من که متولد دهه ۶۰ هستیم و بازیهای خارجی زیادی را تجربه کرده بودیم، دهه ۸۰ زمانی بود که کم کم آرزویمان داشت محقق میشد و اولین بازیهای سهبعدی ایرانی برای رایانههای شخصی منتشر شدند. «اولین بازی ایرانی»، «اولین بازی سهبعدی»، «اولین بازی رایانهای» و امثال این عناوین با خط درشت روی جلد بازیها نقش میبست تا مخاطب را بیشتر جذب کند. البته بماند که بازیهای دوبله و مادسازی شده نیز در آن زمان (عمداً یا سهواً) به عنوان بازی ایرانی جا زده میشدند. نید فور اسپید ایرانی و جیتیای تهران از این دسته بودند که بجز مدلها، زبان و فضاسازی، هیچ نشانی از ایرانی بودن نداشتند؛ چراکه در اصل نسخه ویرایش شده و دستکاری شده یک بازی خارجی معروف بودند.
رانندگی در تهران (انتشار: ۱۳۸۴)
آن زمان سیا ساکتی و هوتن در تلویزیون غوغا کرده بوند و یکی از آیتمهای جذابی که لابلای دیگر برنامهها پخش میشد و همه سنین را با انیمیشنهای خوب و دیالوگهای جالبش با خود همراه میکرد، همین مجموعه سیا ساکتی بود. این استقبال عمومی باعث شد افرادی در «سمیع رایان پرداز» با حمایت نیروی انتظامی به فکر تولید یک بازی رانندگی سهبعدی بیافتند که این شخصیتها را در خود (حداقل روی طرح جلد و یک میانپرده عجیب) داشت. تبلیغات بازی به اندازه کافی برایش «بزرگنمایی» کرده بود و سال ۸۴ انتظارها به سر رسید؛ ولی رانندگی در تهران به آنجایی که باید، نرسید.
بازی از یک مسیر جادهای که مثلاً به شهر منتهی میشد، آغاز شده و در مرحله بعد کلاً با یک گرافیک و گیمپلی (و حتی کنترل) دیگری روبرو میشدیم که هیچ ربطی به مرحله جاده نداشت. یک داستانکی پخش میشد و بعد مسافرکشی در چهارتا خیابان از منطقه ۶ تهران که از همه طرف بسته بودند …. بازی پر بود از تبلیغات محیطی (۸۰ تا علامت تعجب) و اگر از مشکلاتش هم بگذریم، کلاً محتوایی برای سرگرمی ارائه نمیکرد. خلاصه که سر همهمان کلاه رفته بود و سازندگان هم بعدها بستند و رفتند. شایدم ماندند ولی دیگر خبری ازشان نشد!
پایان معصومیت (انتشار: ۱۳۸۴)
نام خارجَکی بازی «Quest of Persia: The End of Innocence» بود و آقای پویا دادگر و تیم مستعدش در آن سالها قصد داشتند یک مجموعه متشکل از چندین بازی تولید کنند که چندتایش را هم به سرانجام رساندند. اولین بازی این مجموعه «پایان معصومیت» نام داشت که یک بازی تیراندازی اول شخص شامل ۲۱ مرحله بود (شامل مراحل رانندگی) که داستان آن چنین است: «ارشک و لیلا شخصیتهای اصلی در جستجوی راز بناهای تاریخی ایرانی میباشند و در این راه درگیر حوادث مختلف تاریخی سرزمین ایران میشوند. بازی در ابتدای جنگ ایران و عراق روی میدهد. ارشک یک مهندس است که در یک کارخانه پتروشیمی نزدیک مرز عراق کار میکند. در حالی که ارشک دوست خود را در حمله هوایی جنگندههای عراق از دست میدهد و در حال فرار از چنگ نیروهای عراقی است، با لیلا که یک باستانشناس است و در جستجوی یافتن راز بناهای تاریخی ایران است، آشنا میشود. لیلا و ارشک تصمیم به یافتن راز بناهای تاریخی ایران مینمایند، در حالیکه با ارتش متجاوز عراق درگیر میشوند.».
بازی پایان معصومیت تنوع گیمپلی خوبی داشت و در زمان خودش نسبتاً قابل قبول بود؛ چراکه تا سالها بعد بازیهایی میآمدند که حتی «قابل بازی کردن» نبودند ولی بازیکن میتوانست پایان معصومیت را با یک رضایت نسبی به پایان برساند و از انجامش لذت ببرد.
پویا و خپل (انتشار: ۱۳۸۵)
این محصول سهبعدی کودکانه، شامل بازی در ۷ استان کشور، با بهرهگیری از موسیقی زیبای محلی برای هر استان است. از مزایای این بازی، استفاده از معماری محلی هر استان در مراحل مختلف آن است.
به نقل از سایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: «سالها پیش، در جای دور افتادهای در یک بیابان بزرگ دهکده کوچک و قشنگی وجود داشت. فاصله این دهکده با شهرهای اطرافش خیلی زیاد بود، به همین دلیل هم معمولاً مسافران زیادی گذرشان به آنجا نمیافتاد، جز کاروانی تجاری که سالی یک بار سری به آنجا میزد تا کالاهایی را که مردم نیاز داشتند، برای آنان ببرد. در این دهکده کوچک، پسری به نام پویا زندگی میکرد که خیلی دوست داشت وقتی بزرگ شد، بازرگان شود و بتواند همه جای ایران را ببیند. پویا گربهای به اسم خپل دارد که خیلی شکموست. وقتی کاروان وارد شهر شد، بچهها خودشان را به میدان دهکده رساندند. افراد کاروان با کالاهای مختلف و رنگارنگ از جلو آنها رد میشدند که یکدفعه چشم پویا به بازرگانی افتاد که سال پیش به او قول داده بود او را همراه خودش ببرد. بازرگان هم به قول خود عمل کرد و با پویا قرار گذاشت تا فردا او را همراه خودشان ببرند ولی خپل نمیبایست با آنان میرفت. پویا با کمک مادرش آماده سفر شد.
در بین راه، وقتی همه خسته و گرسنه بودند و برای خوردن ناهار اتراق کرده بودند، بازرگان به پویا گفت: «از امروز تو مسئول غذایی، برو و کیسه غذا را بیاور.» اما خپل شکمو توی کیسه غذا مخفی شده بود و همه غذاها را خورده بود. بازرگان هم آنها را جریمه کرد و در بیابان تنهایشان گذاشت و رفت. اما پویا تصمیم گرفت تنهایی به سفر خود ادامه بدهد و …»
این بازی اولین ساختهی منتشر شده از امیرمحمد رضایی است که بعدها با نام «مدین گیم» فعالیت خود را بعنوان بازیساز ادامه داد. او سابقه زیادی در تدریس «طراحی بازی» در انستیتو ملی بازیسازی دارد.
در دهه هشتاد بازیهایی هم بودند که بخشی از آنها تولید شد ولی تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچگاه منتشر نشدند. از جمله بازی «تخم مرغ سحر آمیز» از موسسه فرهنگی و هنری رویا پردازان کارا که در سال ۱۳۸۲ برنده جشنواره جوان خوارزمی شد و بازی «ضد حمله» محصول انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس، که خبر تولیدش در سال ۱۳۸۵ رسانهای شد ولی دیگر خبر جدیدی از آن منتشر نشد. همینطور بازیای ماجرایی با نام «الماس مرنجاب» توسط رسانا شکوه کویر در سال ۱۳۸۵ ساخته شده بود که به گفته خودشان بهصورت اینترنتی منتشر شده بود.
این پایان ماجرا نیست، معرفی دیگر بازیهای دهه هشتاد (نیمه دوم) را به مقاله آینده میسپاریم.