بعد از نه ماه ادامه بازی سفیر عشق، اینبار با نقش اصلی مختار در قالب شخصیت اول بازی منتشر شد. بازیای با نام مختار: فصل قیام که این شخصیت تاریخی را برای اولین بار وارد دنیای بازیهای ویدئویی به عنوان کاراکتر قابل بازی کرده است. در این نقد و بررسی حسی که از تجربه بازی مختار بدست آوردم را با شما مخاطبان بازینگار به اشتراک میگذارم.
داستان بازی
مختار درون زندان ابن زیاد گرفتار شده است. شروع بازی شما را وارد فضایی سورئال در گودالهای زندان و صحراهای سوزان میکند. نبردی با دشمنان و سایهها که به آزادی مختار از زندان ختم میشود.
سپس ابن زیاد مختار را از شهر کوفه بیرون رانده و مختار عازم سفری به سوی مکه مکرمه میشود. در مکه همانطور که در سریال مختارنامه شاهد بودیم، مختار با بن زبیر روبرو شده و با وجود اینکه ادعاهای این شخص مبنی بر خلیفه شدن را رد میکند و به او طعنه میزند؛ با او معامله کرده و به عنوان سردار سپاه بن زبیر از مکه دفاع میکند. البته در این میان رفت و آمدهایی به طائف و بیابانهای اطراف مکه نیز خواهید داشت.
مختار: فصل قیام شروعی به نسبت ضعیفتر در برابر برادر بزرگتر خود، سفیر عشق دارد. در زندان آموزش رزم میبینید و در خیال مختار از زندان فرار میکنید و ناگهان در مرحلهای تکراری از جهت گیمپلی و دارای نکته اخلاقی از نظر روایی، با مسلم بن عقیل مواجه میشوید. این رخدادها کارگردانی چندان چفت و بست داری ندارند و سفیر عشق به مراتب شروعی به یادماندنیتر از مختار داشت.
کلیت قصه بازی برای گیمرهایی که سریال مختارنامه را دیده باشند، آشنا بوده و حتی در برخی سینماتیکهای بازی احساس میکنید در حال تماشای بخشی از همان سریال هستید. خصوصاً قسمتهای مربوط به گفتگوی مختار با بن زبیر و آتشباران کعبه با منجنیق.
اما آنچه که مثل بازی قبلی به این روایت ارزش افزوده بخشیده، امکان مطالعه مختصری از بیوگرافی شخصیتها و توضیحاتی درباره مکانها و وقایع تاریخی و بعضاً خیالی این داستان است.
در پایان با شخصیتهای بیشتری هم مواجه میشوید که برای آندسته از بازیکنانی که قصد تجربه این بازی را دارند اسپویل نمیکنم. ولی به این نکته لازم است اشاره کنم که برخلاف سفیر عشق که پایانبندی بدی داشت، مختار حداقل از این نظر بهتر ظاهر شده و روند داستانی بازی آنطور که انتظار دارید پیش میرود و به اتمام میرسد.
گیم پلی؛ به دنبال گل ختمی
هک اند اسلش یا اکشن ماجرایی دو ژانری است که به سری سفیر عشق نسبت میدهند. مبارزات در مختار نهایتاً با کمتر از 10 نفر در یک صحنه انجام میشود و تجربهای شبیه به سفیر عشق به شما ارائه میدهد. مختار با کلیک چپ ضربات سبک و با کلیک راست ضربات سنگین میزند. همچنان شمشیر، تیر و کمان، سپر و دو شمشیر، سلاحهای مختار در بازی هستند که قابلیت ارتقا دارند. ضربات ترکیبی نیز مشابه قبل روی هر سلاح (بجز تیر و کمان) فعال شده و تا حدی به مبارزات جذابیت میبخشند. با پیشروی در بازی سطحتان افزایش پیدا میکند و با خرج یاقوت سرخ و زرد که در حین بازی بدست میآورید، میتوانید سلاحها را ارتقا دهید و ضربات ترکیبی جدید را فعال کنید.
بازی را با درجه سختی دشوار آغاز کردم و حدود یک سوم میانی آن را روی درجه معمولی و یک سوم پایانی را مجدداً روی درجه دشوار به اتمام رساندم. از طریق منوی بازی هر زمان که بخواهید میتوانید این درجه سختی را تغییر دهید. اگر لِم مبارزات دستتان بیاید، حتی روی درجه دشوار همان بار اول میتوانید مختار را به راحتی به پایان برسانید؛ بدون اینکه خیلی به زحمت بیافتید. با این وجود طول بازی اول من 4 ساعت 20 دقیقه زمان برد تا فصل قیام را به پایان برسانم.
باز کردن صندوقها، پیدا کردن گنجینهها و شکستن بتهای عربی اضافاتی بودند که خیلی خودم را درگیر پیدا کردن همهشان نکردم چراکه میدانستم تاثیر بالایی بر روند پیشرفتم در بازی ندارند. هرچند تکمیل این آیتمها میتواند به افزایش نوار خشم و سلامتی شما منجر شود.
آنچه در مختار: فصل قیام آزاردهنده است مکانیک احیای سلامتی بازیست. برخلاف انتظاری که از یک بکش برو جلوی سرعتی میرود، گاه و بیگاه باید دنبال گلهای ختمی در محیط بگردید تا اثرات این گیاه طبیعی زخمهایتان را التیام بخشد. گاهی تصمیمهای طراحی بازی میتواند کل محصول را تحت تاثیر خود قرار دهد که نمونه آن همین مکانیک بد برای احیای سلامتی است.
تغییرات در قالبی محدود
هنوز مختار در گام دوم سفیر عشق، جهش چندانی نداشته که اسمش را بگذاریم تحول. بازی مختار در همان سطح از طراحی بازی قرار دارد و حتی به زعم بنده در طراحی مراحل دچار پسرفتهایی شده است. بازی به شدت بازیکن را در کنترل و آزادی عمل، محدود میکند. هیچ جایی بجز خطی که سازنده برایتان تعریف کرده نمیتوانید بروید و این ضعف همچنان در مختار: فصل قیام خودنمایی میکند. اگر در سفیر عشق در کوچه پس کوچههای کوفه کمی گشت و گذار داشتید، همان را هم در مختار کمتر تجربه میکنید. مراحل بازی به طرز سنتیطوری (در بین بازیهای ویدئویی) خطی هستند و شما باید از نقطه A شروع کنید، یک به یک محیطهای بسته را طی کنید، درها را بگشایید و خود را به انتهای مسیر یا همان نقطه B برسانید. حتی مشکلاتی در طراحی این مسیرها وجود دارد که شما را با دیواری شیشهای در مسیری به ظاهر باز مواجه میکند. آنهم مسیری که توقع دارید در جهت مخفیکاری به کمکتان آید؛ ولی دست بر قضا شما را مجبور به رویارویی مستقیم با دشمن میکند.
البته مراحل مخفی کاری به خودی خود رضایت بخش هستند و بازی را از یکنواختی خارج کردهاند؛ نقد اصلی بنده بر طراحی بازی و از آن دقیقتر به دلیل مکانیکهای مبتنی بر پیشرفت آن (Progression Gameplay) بر طراحی مرحله مختار است. هوش مصنوعی دشمنان در سطح معمولی قرار دارد و دستاورد بزرگی برای اشاره ندارد. شاید بشود گفت نسبت به سفیر عشق، دشمنان بهتر موقعیت شما را شناسایی میکنند و از این حیث کمی بهبود داده شده است.
اما از تغییرات هم بگویم که مختار ایندفعه سریعتر از مهران میدود. نکتهای که به قول سازندگان بازی به Fast Pace شدن گیمپلی بازی کمک شایانی کرده است. (البته اگر گلهای ختمی اجازه دهند!)
تغییر دیگر مربوط به مبارزه با رئیسها یا Bossهای بازی است که تعدادشان به کمتر از انگشتان یک دست میرسد و تنوعی ندارند.
مکانیک اسب سواری
یکی از مکانیکهای اصلی بازیهای سفیر عشق و مختار: فصل قیام، اسب سواری است. به این دلیل که مسافتهای نسبتاً طولانی کوهستانها و بیابانهای اطراف شهر را اغلب با اسب طی میکنید. هنوز اسب سواری مشکلات کنترلی خودش را دارد و اگر با کله به سمت در و دیوار بروید، اسب وارد اشیاء شده و گیر میافتید.
کلیک چپهای متوالی هم یکی از چینشهای نامناسب کلیدهای هدایت اسب است که بهتر است فکری برای تغییر آن در نسخههای آتی بشود.
مکانیک پلتفرمینگ
شاید بتوان گفت سکوبازی از مکانیکهای فرعی مختار است. دقیقاً همان پلتفرمینگی که در سفیر عشق دیدید، درون فصل قیام نیز خواهید دید. بالارفتن از نردبان، پرش از لبه دیوار و از روی سقفی به سقف دیگر که با همان کلید Space برای تعامل با محیط انجام میشود. قطعاً کنترل این سکوبازیها میتواند بهتر باشد. کنترل شخصیت در چنین تعاملات محیطی در بازیهای روز، با کمترین میزان چالش برای بازیکن همراه است که معمولاً هوش مصنوعی این وظیفه را بدوش میکشد (بجای فشردن یک کلید).
سکوبازی نیز یک مکانیک دست و پا شکسته در هر دو شماره اول از سهگانه سفیر عشق محسوب میشود.
تنظیمات و رابط گرافیکی
قابلیت بازی با کنترلر و ماوس و کیبورد وجود دارد که برای هرکدام منوی جداگانه تعبیه شده است. تنظیمات گرافیکی خوب و جزئی هستند؛ اما تنها کمبودی که دارند، عدم تنظیم روشنایی صفحه است. تاریکی زندان در ابتدای بازی ممکن است شما را اذیت کند. تنظیمات صدا و موسیقی به تفکیک وجود دارد.
رابط گرافیکی بازی به اصطلاح کمینه است. گوشه تصویر نوار سلامتی و خشم شخصیت جا گرفته که در کنار آن وضعیت شخصیت از جهت نشسته یا ایستاده یا سوار اسب بودن، با یک آیکون نمایش داده شده است. اگر دکمه T را نگه دارید نشانگر جهت درست مقصد برایتان نمایش مییابد.
دیگر اجزای رابط گرافیکی در زمان مناسب بر روی صفحه نقش میبندد. مثل نمایش ماموریت، تمام شدن تیرها، افزایش سطح و یاقوتها، مواجهه با شخصیتها، توضیح مکانیکهای بازی و … این رابط گرافیکی کمینه برای سلیقه بنده که از صفحات شلوغ متنفرم، به خوبی طراحی شده است.
گرافیک قابل قبول
سفیر عشق که سال گذشته منتشر شد، یک جهش گرافیکی برای بازیهای ایرانی به حساب میآمد. استفاده از موتور بازیسازی آنریل انجین 4 و مدلسازیهای خوب برای شخصیتها، لباسها، اشیاء و محیطهای طبیعی بازی همگی به چشم زیبا میآمدند. مختار: فصل قیام نیز همینگونه است و در برخی جزئیات مثل ظاهر صورت و چشم شخصیتهای بازی بهبودهایی حاصل شده. در یکی از صحنههای بازی صورت مختار به شدت عرق کرده و این نشان از دقت بالا در جزئیات گرافیکی بازی دارد.
ولی در زمینه نورپردازی هنوز مشکلاتی وجود دارد. هرچند این بخش نیز جلوههای خوبی در برخی قسمتهای بازی دارد و سایهزنی اشیاء قابل قبول است؛ اما در صحنههایی نیز نورپردازی ابتدایی به چشم میآید. مثلاً وقتی به شخصیتها در برخی صحنهها نگاه میکنید (مخصوصاً کات سینها) انعکاس خوبی از نور محیط بر روی آنها مشاهده نمیشود و مقداری تیره به چشم میآیند.
از جهت کارگردانی هنری، برای انتقال یک مضمون خاص مثل انتقام، خشم، دیرینهبودن رخدادها و مواردی از این دست، رنگها و جلوههای بصری به کار گرفته شدهاند. ظاهر برخی مراحل از یک فیلتر سرخ پوشیده شده که حس خشم و انتقام را در بازیکن ایجاد میکند.
از نقاط ضعف فنی بازی میتوان به عدم ثبات در نرخ فریم بازی اشاره کرد. این مورد بر روی دو سیستم قوی و متوسط از نظر سختافزاری بررسی شد و در تنظیمات مختلف گرافیکی وجود داشت. وجود لگهایی در جابهجایی از محیطی به محیط دیگر و کاهش ناگهانی نرخ فریم، از جمله این مشکلات است.
مشکل دیگر انیمیشن لب زدن شخصیتها در میانپردهها و در خود بازیست. لب زدن شخصیتها در برخی صحنهها بهتر از صحنههای دیگر است و در بعضی میانپردهها مانند سفیر عشق ناهماهنگ است.
در مجموع مختار: فصل قیام نمره قابل قبولی در گرافیک میگیرد.
صداگذاری ماندگار
اگر مختار را از جهات مختلف بررسی کنیم، برجستهترین ویژگی آن صداگذاری و خصوصاً گویندگی بازیست. میثم نیکنام در نقش مختار به خوبی درخشیده و همچنان منوچهر والی زاده در نقش مهران هنرمندانه صداپیشگی کرده است.
موسیقیهای بازی دیگر نکته مثبت آن است. موسیقیها هیجان خوبی دارند و آهنگ مناسبی به مبارزات و مخفیکاریها و دیگر بخشهای بازی از جمله میانپردهها بخشیدهاند.
نتیجه گیری
با توجه به اینکه حتی یکسال کامل از زمان انتشار سفیر عشق نگذشته، انتشار یک بازی دیگر با همین سطح از کیفیت، گیمپلی و تغییرات اندک هم نشاندهنده مدیریت صحیح در مجموعه تولیدکنندگان و تیم توسعه است. هرچند به عنوان یک منتقد از کیفیت کار رضایت بالایی نداشته باشم، اما انتشار به موقع بازی در زمانی مناسب را به فال نیک میگیرم و امیدوارم این روند ادامه یابد.
اگر از سفیر عشق راضی بودید یا آن را بازی نکردید، مختار: فصل قیام یک محصول ارزان قیمت در حد سه عدد بستنی یا نوشابه است. البته بازی ارزش تکرار چندانی ندارد و با یکبار تجربه آن را کنار خواهید گذاشت. آنچه که ماندگار است، حمایتهای تک تک شما بازیکنها از جریان بازیسازی در کشور و ادامهدار شدن این مسیر سخت و پر هزینه برای سازندگان است.
خرید نسخه دیویدی مختار: فصل قیام
دانلود بازی مختار: فصل قیام